سه دانشآموز که در مقطع اول و دوم دبیرستان تحصیل میکردند، روز دوم اسفند در مسیر نیکشهرــچاهان در استان سیستان و بلوچستان در یک تصادف جان باختند. بر اساس گزارش رسیده به شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، بهنام رشیدیپور، بهروند رشیدیپور و فرشید رشیدیپور، اهل روستای کوراندپ از توابع بخش چاهان، در حال بازگشت از مدرسه به خانه بودند که تصادف کردند. در این حادثه شش دانشآموز هم مجروح شدهاند که حال یک نفر از آنها وخیم گزارش شده است. آنها برای مداوا به بیمارستان نیکشهر انتقال یافتهاند.
وقوع این حادثه بار دیگر توجهها را به سهلانگاریها و کمکاریهای ۴۴ ساله جمهوری اسلامی در تامین شرایط مناسب برای تحصیل در شهرها و روستاهای کوچک معطوف کرد. پس از این حادثه، مجیب حسنی، فرماندار نیکشهر، در گفتوگو با ایرنا، اعلام کرد که به دلیل نبود سرویس مدرسه در شهرستان نیکشهر، یک هزار و ۶۷ دانشآموز این شهرستان ناگزیرند برای رفتن به مدرسه از وانت یا موتورسیکلت استفاده کنند.
به گفته فرماندار نیکشهر، برای جابهجایی دانشآموزان در بخشهای مرکزی، بنت و آهوران حداقل ۲۵۰ دستگاه مینیبوس و ون استاندارد لازم است. او همچنین از نیاز به ساخت حداقل ۶۰۰ کلاس درس در سطح شهرستان نیکشهر و ساخت حداقل ۲۰ مدرسه شبانهروزی در دهستانها و مناطق پرجمعیت تاکید کرد و از نیاز به استخدام حداقل ۶۰۰ تا ۷۰۰ معلم جدید خبر داد.
البته این اولین بار نیست که جان دانشآموزان در ایران در حوادثی این چنینی گرفته میشود. مدیر آموزش و پرورش نیکشهر در مورد سرویسهای مدارس این منطقه گفت که در پی برخی حوادث رانندگی که در سالهای گذشته اتفاق افتاد، آموزش و پرورش اجازه ندارد با وانتبارها قرارداد ببندد. بنابراین بابت هزینه سرویس به دانشآموزان ۱۰۰ هزار تومان ماهانه پرداخت میکند تا خودشان بابت اجاره به وانتها بدهند.
این صحبتها سندی بر تایید این موضوع است که دولتهای جمهوری اسلامی در تمام این سالها از این خطرها باخبر بودهاند و آگاهانه جان دانشآموزان را به خطر میانداختهاند. بهانه نرخ اجاره چندبرابری مینیبوس به نسبت وانتبار، توجیهی برای مسئولان محلی شده است تا از زیر بار مسئولیت حفظ جان دانشآموزان شانه خالی کنند.
مسئولان محلی به جای تلاش برای حل موضوع، در قامت مدعیالعموم ظاهر شدهاند و از لزوم افزایش سرانه فضای آموزشی در این مناطق میگویند و اعلام کردهاند که ۱۳ مدرسه کانکسی به توجه فوری برای استانداردسازی نیازمندند و ساخت حداقل ۲۰۰ تا ۳۰۰ کلاس درس شبانهروزی و مدرسه در روستاها که کمبود کلاس دارند، نیز جزو نیازهای فوری منطقه محسوب میشود. این اتفاقها در حالی رخ میدهد که قرار است در راستای طرح مولدسازی بیش از ۲۰۰ مدرسه و پروژه ساخت مدرسه به حراج گذاشته شود.
اعتراف مسئولان محلی به کمبود فضای آموزشی از زاهدان تا تهران
کمپین فعالین بلوچ اعلام کرده که نبود فضای آموزشی مناسب و سرویس مدارس، فاصله زیاد بین روستاها و شرایط سخت تردد برای رسیدن دانشآموزان به مدرسه به بازماندن دانشآموزان بلوچ از تحصیل منجر شده و سالانه صدها کودک به دلیل این مشکلات و مصائب مجبورند ترک تحصیل کنند.
در روزهای اخیر، خبری هم مبنی بر فروش مدارس خیرساز در جنوب سیستان و بلوچستان منتشر شد. محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش، در این مورد گفت که بعضی از مدارس و اموال آموزشوپرورش با موقعیت تجاری که قابلفروشاند و مشتریهای خوبی دارند، به دلیل اینکه ارزش ملکی و تجاری آنها بالا رفته است، مازاد اعلام شدهاند.
از سوی دیگر علی آقامحمدی، قائم مقام وزیر کشور و رئیس ستاد توانمندسازی محلات کمبرخوردار، از شناسایی ۸۷۴ هزار کودک و نوجوان بازمانده از تحصیل در ایران خبر داده است.
در حالی که مسئولان جمهوری اسلامی سالها است از پیشرفت علمی در ایران و مهیا کردن امکانات تحصیل برای همه مردم دم میزنند و در شرایطی که دانشگاههای آزاد و پیام نور و علمیــکاربردی در کوچکترین شهرها نیز شعبه دارند، در بسیاری از مناطق ایران کودکان به دلیل مشکلات فراوان از تحصیل بازمیمانند. آقامحمدی در این باره میگوید: «بیشترین جمعیت دانشآموزان بازمانده از تحصیل مربوط به سیستان و بلوچستان و سپس تهران است. این جمعیت در دو هزار و ۲۰۰ محله کمبرخوردار در کشور سکونت دارند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ناصر قفلی، رئیس مجمع خیرین مدارس ایران، دو سال پیش، در اسفند ماه ۱۳۹۹ اعلام کرد که دستکم به ۵۰ هزار کلاس درس نیاز است اما «اگر بخواهیم به حد خوبی برسیم، ۳۰۰ هزار کلاس درس دیگر نیاز داریم». این در حالی است که نیمی از بار ساخت مدارس به دوش خیرین مدرسهساز است و دولت برای وظیفه ذاتی و قانونی خود در ایجاد کلاسهای درس و آموزش رایگان تنها در بخش اول، نیمی از بار را به دوش میکشد و نیمی دیگر را مردم حل میکنند.
این مشکل البته تنها به سیستان و بلوچستان محدود نمیشود. خبرگزاری ایسنا آبانماه در گزارشی اعلام کرد در حالی که بر اساس مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، حداکثر تراکم دانشآموزی در مقطع ابتدایی تا ۲۶ نفر، در مقطع متوسطه اول و دوم تا ۲۸ نفر و در هنرستانها تا ۱۸ نفر اعلام شده، در گرگان تراکم کلاسها به ۴۰ تا ۴۵ نفر رسیده است.
این اتفاق در پایتخت ایران نیز مشهود است. مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران درباره تراکم دانشآموزی در مدارس این شهر اعلام کرد که در برخی مدارس حتی ۴۰ تا ۴۵ دانشآموز در یک کلاس نشستهاند. اتفاقی که نشاندهنده کمبود شدید واحدهای آموزشی در سراسر ایران از زاهدان تا تهران است.
در بسیاری از شهرهای ایران از جمله تهران، ساختمانهای مسکونی به مدرسه تبدیل میشوند. این یعنی بسیاری از اصول اولیه مدرسهسازی رعایت نخواهد شد. کمبود امکانات ورزشی، تجمع تعداد زیادی دانشآموز هنگام زنگ تفریح در حیاطی کوچک و غیراستاندارد تنها بخش کوچکی از مشکلاتیاند که این مدارس برای دانشآموزان به همراه میآورند.
مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران، خردادماه ضمن اشاره به کمبود ۱۲ هزار نیروی انسانی در آموزش و پرورش پایتخت گفت که بر اساس آمارهای موجود، حدود ۴۰ درصد از فضاهای آموزشی مدارس دولتی شهر تهران فرسوده است. یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش، نیز از فرسوده بودن ۲۰ درصد فضاهای آموزشی در کل ایران خبر داده است.
بازی با جان دانشآموزان
مشکلات تحصیل و تهدیدهای جانی دانشآموزان در مدارس ایران به این موارد محدود نمیشود. اخیرا دانشآموزان در تهران، قم و بروجرد با مسمومیتهای مشکوکی روبرو شدهاند که برخی آن را هدفمند و عامل آن را تندروهای حامی نظام میدانند. در پی تداوم مسمومیت سریالی دانشآموزان دختر در قم و منطقه ۱۱ تهران به مدت سه ماه، روز چهارشنبه سوم اسفند، گزارش شد که حادثهای مشابه برای دومین روز پیاپی در شهر بروجرد تکرار شده است. در این حادثه دستکم ۶۲ دانشآموز دختر مسموم شدند و به بیمارستان انتقال یافتند.
مسمومیت سریالی دانشآموزان دختر در ایران از ۹ آذر با مسمومیت ۱۸ دانشآموز هنرستان نور یزدانشهر قم آغاز شد و تاکنون صدها دانشآموز دختر در مدارس قم و نیز در منطقه ۱۱ تهران مسموم شدهاند. برخی رسانههای محلی در قم ردپای گروه تندرو «منبعث از دیدگان طالبانی» را در ماجرای مسمومیت دانشآموزان محتمل دانستند. آنطور که به نظر میرسد، هدف این گروه ایجاد ترس و وحشت برای دختران و خانوادههایشان و مانعتراشی برای تحصیل آنان است.